صبح دل انگیز آفتابی (روز نوشت) - رز سفید
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صبح دل انگیز آفتابی (روز نوشت)

از خواب بیدار می شوم . خورشید همه جا را روشن کرده است . موهایم شانه می زنم ، دست و صورتم را می شویم و به کمک مادرم می روم. به مادرم صبح به خیر می گویم و می پرسم :«پدر کجاست؟» مادر می گوید : « رفته نان بخرد».  کره و پنیر را از یخچال در می آورم و در ظرف می گذارم .مادرم چای را می ریزد و در همین لحظه صدای در می آید . پدر پشت در بود . به او سلام می کنم و نان را می گیرم  و در سفره می گذارم . پدر لباسهایش را عوض می کند و دستهایش را می شوید و به سر سفره می آید . به به عجب صبحانه ای ! یک روز دل انگیز با صبحانه ای ساده در کنار خانواده عزیزم . دوستتان دارم . دوست داشتن




تاریخ : پنج شنبه 99/5/23 | 1:15 عصر | نویسنده : مهسا بانو | نظر
امکانات وب


بازدید امروز: 29
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 20419


  • paper | فروش رپورتاژ آگهی | فال روزانه
  • buy رپورتاژ | خرید بک لینک فالو
  • ساخت کد موس

    ساخت کد موس






    قالب وبلاگ

    ساعت فلش