چرا رفتی؟ چرا آمدی ؟ - رز سفید
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا رفتی؟ چرا آمدی ؟

سلام حال شما؟ خوب هستین؟ نمی دانم چرا امروز ظهر قبل از ساعت 2 گاز رفت بعد ما ماندیم و برنج دم نکشیده و ماهی خام  و نپخته . حدود یک ربع بدون گاز بودیم منم خدا خدا می کردم که گاز نیاد و من مجبور نشم ماهی بخورم . اما چی کار کنم گاز بی ادب آمد . نهایت نهایتش فکر می کردم ساعت 3:30 گاز بیاید اما 2:15 دقیقه آمد . تا قبل از اینکه گاز بیاید فکر می کردم بهترین روز زندگیم هست . جالبه هم ذوق و شوق داشتم هم دل شوره که نیاید و روزم رو خراب نکنه . حالا روزمم خراب نشد ولی کمی حالم گرفته شد . با خودم گفتم : بابا به خودت بیا با این جور چیز ها روزت رو خراب نکن. اما اگر نمی آمد بد هم نمی شدا نه واقعا بد نمی شدا ده مهسا به خودت بیا . باز رفت تو عالم خیال! دیگه از اون موقع تا حالا تو فکرو خیالم  که اگه نیامده بود چقدر خوب  می شد . یک دفعه افسانه گفت : وای موش بخوره تو رو مهسا . اوا باز من یه دقیقه رفتم تو عالم خودم و آمدی برای خودت بی اجازه مطلب  تایپ کردی ؟برو بینم زود باش برو باریکلا آفرین برو باب اسفنجی کارت داره پاتریک هم اونجاست گفته مهمانی ترتیب داده گفت مهسا هم بیاد آفرین دختر خوب .ولی من نرفتم  بالاخره ردش کردم بره پی بازی و کارش.  از دست این، خیلی بامزه و مهربونه با اینکه من ازش بزرگ ترم ولی همیشه سر این دعوا مون میشه( میگما باور نکنین من خواهر یا برادری دارم نه تک فرزندم الکی یه شوخی  نوشتم ) خیلی خنده‌دار




تاریخ : پنج شنبه 99/6/27 | 3:57 عصر | نویسنده : مهسا بانو | نظر
امکانات وب


بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 20471


  • paper | فروش رپورتاژ آگهی | فال روزانه
  • buy رپورتاژ | خرید بک لینک فالو
  • ساخت کد موس

    ساخت کد موس






    قالب وبلاگ

    ساعت فلش